مبحث اول : حاکمیت و حقوق حاکمه در قلمرو فضا (اعلامیه بوگوتا و نظریات مطرح در سازمان ملل متحد)
حقوق فضا به عنوان جدیدترین شاخه دانش حقوقی با توسعه خیره کننده علمی و فنی – که برای اولین بار در تاریخ انسان را قادر ساخته تا زمین را ترک گفته و دروازه های کشف و استفاده از فضای ماورای جو را بگشاید- پا به عرصه وجود گذاشته است.
بنابراین از حقوق فضا ممکن است به طور خلاصه به عنوان حقوقی یاد شود که مشکلات حقوقی برخاسته از فعالیت های انسان در فضا را مورد بحث قرار می دهد. منابع این حقوق ممکن است هم در حقوق بین الملل و هم حقوق داخلی یافت شود. پیکره بین المللی این حقوق در خلال ربع قرن از پیدایش آن، شکل گرفت و یکی از صریح ترین ضوابط حقبوقی رو به رشد بوده است.
پس از پروازهای بی شمار ماهواره های در چرخش به مدار زمین، در مدتی بیش از حدود ۲۰ سال که بدون اعتراض ادامه داشت، اولین اظهار حق از طرف کشورهای استوایی به مدار ثابت زمین، واقع در ارتفاع تقریبی ۳۵۸۰۰ کیلومتر بالای سطح استوا، در سازمان ملل متحد نمایان شد. این حق طلبی ها به طور رسمی و سریح در اعلامیه ۱۹۷۶ بوگوتا طرح شد که در آن هشت کشور استوایی خواستار حاکمیت و صلاحیت انحصاری بر بخش هایی از مدار ثابت زمین واقع بر فراز سرزمین های ملی خود بودند.
در حالی که بحث های حقوقی مطرح شده در حمایت از اعلامیه بوگوتا، به وسیله اکثریت فوق العاده نمایندگی ها در سازمان ملل متحد رد شد، این اعلامیه در جلب توجه نسبت به نگرانی های کشورهای استوایی در مورد استفاده فزاینده از مدارها و فرکانس های رادیویی به وسیله ملت های پیشرفته، قبل از دستیابی کشورهای کمتر توسعه یافته به آنها و به دست آوردن حق احتماعی مفید بود. [۱]
چون بعضی از مباحث پیشنهادی در اعلامیه بوگوتا بر فقدان اجمالی کلی نسبت به تعیین دقیق حد فاصل میان قلمرو هوایی و فضایی[۲] و نیز فقدان تعریف فضای ماورای جو مبتنی بود. کمیته سازمان ملل در مورد استفاده صلح آمیز از فضا، موضوع تعریف و تحدید مسائل فضایی مربوط به استفاده از مدار ثابت زمین را در دستور کار خود قرار داد.
با جود این تا جایی که امتداد رو به بالای حاکمیت مورد ملاحظه قرار گرفته است، مطالب مطرح شده در اعلامیه بوگوتا بر موضع اکثریت غالب کشورها برای در نظر گرفتن مناطقی که ماهواره ها به دور زمین می چرخند و همچنین منطقه بالای آن به عنوان فضا، هیچ تأثیری نگذاشته است.
به منظور تعیین حد فاصل دقیق میان قلمرو هوایی و فضا، نظریات فضایی و کاربردی پیش گفته از حمایت خوبی برخوردار شد. گفت و گوهای مربوط به فضا به برقراری مرز قابل تعیین در ارتفاع بخصوصی از سطح دریا مساعدت کرد. در این خصوص تعدادی از نمایندگی ها از یک طرح اتحاد شوروی حمایت کردند که در آن، این مرز در ارتفاع تقریبی ۱۰۰ الی ۱۱۰ کیلومتر از سطح دریا پیش بینی شده بود[۳] و همچنین عبور وسایل فضایی هر کشور در ارتفاع پایین تر، از میان قلمرو هوایی کشور دیگر به منظور رسیدن به مدار یا بازگشت به زمین پیش بینی شده بود، به شرطی که چنین عبوری بر سرزمین کشوری که از قلمرو هوایی آن عبور انجام می گیرد تأثیر سوئی نگذارد.
در حمایت از این رهیافت، اشاره شد که رژیم های مختلفی برای فضا و قلمرو هوایی به کار رفته است و بنابراین مطلوب است که مرز قابل تعیین و آسان در ارتفاعی به وجود آید که از پیش آمدن اختلافات جلوگیری کند و همکاری بین المللی را بدون خدشه در پیشرفت های فناوری تسهیل کند. همچنین خاطر نشان شده است که قاعده عرفی تازه ایجاد شده حقوق بین الملل که منطقه ماهواره ها را بالاتر از پایین ترین نقطه ممکن به زمین شناخته و به عنوان تشکیل دهنده فضای ماورای جو می داند، کاملاً با الگوی فضایی سازگار است. [۴]
آنهایی که از الگو و رهیافت عملی حمایت کردند، تأکید کردند که تعیین دقیق مرز میان قلمرو هوایی و فضای ماورای جو، منطقه بزرگی از قلمرو هوایی را ایجاد خواهد کرد که عموماً دولت ها هیچ کنترلی بر آن نخواهند داشت.
علاوه بر آن خاطرنشان کردند که توسعه و به کارگیری حقوق فضا بدون تعریفی از فضا و یا تحدید آن، به طور رضایت بخشی پیش رفته و هیچ پایه علمی برای چنین تعریف و تحدیدی وجود ندارد. همچنین تأکید شد که معاهدات فضایی لازم الاجرا بر مبنای الگوی کاربردی و مناسبی استوار بوده است و قلمرو هوایی و فضایی به وسیله حدودی متمایز نیست، اما با فعالیت های مختلف و در آینده به نظر می رسد که تعریف فعالیت های فضایی روشن شود. علاوه بر الگوهای کاربردی، نظر سومی هم با عنوان پراگماتیک ( عملی ) مطرح شده است، با این نتیجه که تحدید حدود میان قلمرو هوایی و فضایی هیچ هدف عملی را برآورد نخواهد کرد و ممکن است که نتایج سوء غیرقابل پیش بینی را برای توسعه آینده فعالیت های فضایی و حقوق فضا به بار آورد.
درباره موضوع مدار ثابت زمین، با توجه به ادعاهای مربوط به بخش هایی از مدار توسط اکثریت قاطع نمایندگی ها در سازمان ملل متحد، به نظر نمی رسد که کشورهای استوایی، به حاکمیت و صلاحیت انحصاریشان بر بخش هایی از مدار اصرار ورزند ولی اکنون نسبت به برقراری یک رژیم ( مخصوص به خود[۵] » فشار می آورند که در عمل برای همه کشورها، دسترسی برابر به مدار ماهواره ای ثابت زمین و باندهای فرکانس مختص سرویس های فضایی را تضمین می کند.[۶]
مبحث دوم: مقررات ممنوعیت استفاده از زور
به طور مسلم یک بخش مهم هر نظام حقوقی مقررات و قواعد می باشند. در حقوق بین الملل نیز این مقررات که جزو اساسی این نظام حقوقی می باشند غالبا به شکل عرف و معاهده تجلی مینمایند. در این گفتار به بررسی مقررات حقوق بین الملل عرفی و معاهده ای در خصوص استفاده از زور در فضای ماورای جو پرداخته می شود .
گفتاراول: مقررات ممنوعیت استفاده از زور در حقوق بین الملل عرفی
در خصوص اعمال زور در محیط فضای ماورای جو از حیث حقوق بین الملل عرفی باید متذکر شد که همان طور که همه ی اساتید در کتب مربوط به حقوق بین الملل خود در باب عرف عنوان نموده اند عرف عبارت است از قاعده ای که به دنبال تکرار فعل یا ترک فعل های یکسان شکل گرفته که ایحاد التزام کند.[۷]
درخصوص عرف ناشی از فعل در گفتار دوم، بخش دوم، فصل اول همین نوشتار، سخن گفته شد و در این بند نیز سخن گفتن از آن خارج از بحث می باشد چرا که در عرصه فضای ماورای جو از آغاز دسترسی بشر یعنی ارسال نخستین سفینه فضایی به نام اسپوتیک I درسال ۱۹۵۷ به فضا تاکنون عینی سال ۲۰۱۱ میلادی توسل به زوری صورت نگرفته تا ممنوع یا مجاز دانسته شود به عبارتی بهتر فعلی صورت نگرفته که به دنبال آن رفتار کشورها به صورت فعل اعمال یا عدم اعمال قاعده ممنوعیت توسل به زور را مدنظر قرار دهند بلکه آن چه اتفاق افتاده است عدم اعمال و توسل به زور در این محیط میباشد که به صورت یک ترک فعل یعنی عدم توسل به زور می باشد.
همان طور که در بالا عنوان نموده ایم که قاعده عرفی الزام آور یا ناشی از فعل می باشد و یا ناشی و نشأت گرفته از ترک فعل در خصوص این که آیا عرف می تواند ناشی از ترک فعل باشد یا خیر نیز باید گفت که همان طور که دیوان دایمی بین المللی دادگستری در رأی مربوط به دعوای «لوتوس»[۸] ، عنوان نمود ، دیوان متذکر شد که عرف نیز می تواند ناشی از ترک فعل باشد و وقتی می توان ترک فعل را عرف بین المللی تلقی کرد که ترک آن فعل آگاهانه بوده و دولت ممتنع خود را مکلف به ترک آن فعل یا عمل دانسته باشند. »[۹]
معاهده فضا (۱۹۶۷) در عبارت پردازی های خود در ماده ی سه عنوان می کند که فعالیت ها در عرصه فضای ماورای جو تابع حقوق بین الملل من جمله منشور سازمان ملل متحد می باشند همچنین اعلامیه اصول حقوقی حاکم بر فعالیت کشورها در کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو (۱۹۶۳) در ذیل اصول اعلامی خود در بند چهار عنوان می کند وکه فعالیت های کشورها در فضای ماورای جو باید مطابق با حقوق بین الملل از جمله منشور ملل متحد و درراستای حفظ صلح و امنیت بین المللی باشد و همچنین پیوست اعلامیه ۱۳ دسامبر ۱۹۹۶ اعلامیه راجع به همکاری بین الملل در حوزه کاوش و بهره برداری از فضا ماورای جو به سود و به نفع همه کشورها، با توجه به ویژه به نیازهای کشورهای در حال توسعه در بند اول خود دوباره عنوان می کند که فعالیت ها در عرصه ی فضا ماورای جو باید طبق مقررات حقوق بین الملل باشد.[۱۰] با توجه به معاهدات و اعلامیه های فوق الذکر متوجه می شوید که حقوق حاکم بر محیط فضای ماورای جو نظام حقوق بین الملل و مقررات آن جمله منشور سازمان ملل متحد می باشد و همچنین می دایم که طبق ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بین الملل دادگستری که جزء لاینفک منشور می باشد و به بیان منابع حقوق بین المللی می پردازد در بیان منابع دومین منبع حقوق بین الملل را عرف عنوان می نماید و همان طور که در مباحث ابتدائی مطرح کردیم عرف قاعده ای است که به دنبال فعل یا ترک فعل یکسان شکل گرفته و ایحاد التزام کرده باشد و دیوان دایمی دادگستری نیز بر ایحاد عرف بین المللی نشأت گرفته از ترک فعل تأکید کرده و آن ا در قضیه لوتوس مورد تأکید قرار داده است. پس طبق معاهدات و رویه سازمان ملل متحد در خصوص تعیین ظام حقوقی حاکم بر فضای ماورای جو این عرصه تحت نظام حقوق بین الملل و از جمله منشور سازمان ملل متحد می باشد و در مقابل عرف بین المللی نیز از منابع حقوق بین الملل و جزو مقررات حقوق بین الملل می باشد. پس در نتیجه از جمله مقررات حاکم بر عرصه فضای ماورای جو و فعالیت کشورها در این عرصه و نیز حقوق حاکم بر این محیط از جهان هستی عرف قابلیت اجرایی دارد و در زمره ی حقوق بین الملل است.[۱۱]
حال با توجه به مطلب فوق الذکر و اشاره ی کوچکی که در پاراگراف های ابتدائی این بند شده و نیز با توجه به این مطلب که قاعده ممنوعیت توسل به زور چه به صورت معاهده ای به خصوص بند دوم ماده چهار منشور سازمان ملل متحد و چه بر طق رای دیوان بین الملل دادگستری در قضیه «فعالیت های نظامی و شبه نظامی در نیکاراگوئه و علیه آن ( نیکاراگوئه علیه آمریکا) » قاعده ممنوعیت توسل به زور به عنوان یک قاعده آمره حقوق بین الملل عرفی شناخته شده در نتیجه کشورها در عمل از اعمال آن خودداری کرده و آن را چه به صورت معاهده ای همان طور که گفته شده و نیز چه به صورت یکی از قواعد حقوق بین الملل عرفی (در قضیه فعالیت های نظامی و شبه نظامی در نیکاراگئه و علیه آن) پذیرفته اند و از آن جایی که از آغاز دسترسی به فضا تاکنون هیچ توسل به زوری در عرصه ی فضای ماورای جو صورت نگرفته که خود یک ترک فعل یعنی ترک توسل به زور در فضای ماورای جو می باشد و از آن جایی که قبلا در خصوص تشکیل عرف براساس و منشاء ترک فعل گفته شد رویه کشورها در عرصه ی فضا در خصوص عدم توسل به زور یک سری ترک فعل های یکسانی را در خصوص عدم توسل به زور تشکیل داده ( عنصر مادی) که همراه با آگاهی بوده و همچنین این امتناع کشورها ناشی از تکلیف به ترک فعل ناشی از ممنوعیت آن برطبق حقوق بین المللی می باشد ( عنصر معنوی) که خود ناشی از تحت الشمول بودن عرصه ی فضای ماورای جو و نظام حقوقی حاکم بر آن طبق مقررات حقوق بین الملل من جمله منشور می باشد ، همان طور که در مقدمه و مواد معاهده ی فضا و دیگر قطعنامه ها و اعلامیه های صادره از مجمع عمومی در خصوص فضای ماورای جو که طبق حقوق بین الملل چه معاهده ای همان طور که متذکر شدیم ( بند ۴ ماده ۲ منشور) و چه عرفی برطبق آرای مختلف دیوان به خصوص رأی مربوط به دعوای نیکاراگوئه و امریکا در خصوص فعالیت های نظامی وشبه نظامی در نیکاراگوئه که بر عرفی بودن قاعده ممنوعیت توسل به زور تاکید شده، قاعده ممنوعیت توسل به زور در زمره ی مقررات حقوق بین الملل قرار داشته و حاکم بر عرصه ی فضا طبق و تحت شرایط حقوق بین الملل می باشد و کشورها مکلف به رعایت آن در این عرصه می اشند و از آن جایی که از آغاز دسترسی به فضا تاکنون کشورها از این قاعده در عرصه فضا پیروی کرده و از توسل به زور د این عرصه خودداری کرده اند، عرف بین الملل ناشی از ترک فعل های یکسانی ناشی از خودداری از توسل به زور در این عرصه که به دنبال آگاهی از مکلف بودن به این قاعده بوده شکل گرفته است. پس نتیجه می شود که برطبق حقوق بین الملل عرفی نیز اصل و قاعده در خصوص توسل به زور در عرصه ی فضای ماورای جو برطبق مطالب فوق الذکر قاعده ی ممنوعیت توسل به زور در این عرصه از جهان هستی می باشد.[۱۲]
گفتار دوم: مقررات ممنوعیت استفاده از زور در حقوق معاهدا ت
عدم توانایی جامعه ملل و میثاق بریان- کلوگ در جلوگیری از بروز جنگ جهانی دوم موجب شد تا کشورهای بزرگ اقدام به تأسیس سازمان ملل متحد نمایند. این سازمان در سند تاسیس خود در اولین عبارت مقدمه خود، هدف اولیه وضع و تدوین منشور را « تصمیم ملل متحد به منظور نگهداشتن نسل های آینده از بلای جنگ …» [۱۳] قلمداد کرده است و همان طور که در فصل قبل در مبحث جایگاه قاعده ی ممنوعیت توسل به زور تشریح شده منشور ملل متحد ممنوعیت کلی هرگونه توسل به زور را مدنظر دارد و عضای سازمان را ملزم می سازد که در روابط بین المللی میان خود از توسل به زور را مدنظر دارد و اعضای سازمان را ملزم می سازد که در روابط بین الملل میان خود از توسل به تهدید یا اعمال زور چه علیه تمامیت ارضی یا استقلال سرتاسری هر کشور و چه هرگونه رفتار دیگر که با اهداف ملل متحد مغایر باشد، خودداری کنند( بند ۴ ماده ۲)»
بر طبق منشور سازمان ملل ، قاعده ممنوعیت توسل به زور هرگونه اقدام زور مدارانه را در مناسبات بین المللی شامل جنگ ، تهدید به جنگ ، محاصره دریایی و یا هر شکل دیگر استفاده از تسلیحات را در بر می گیرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ابتدای تشکیل تاکنون قطعنامه ها و اعلامیه های متعددی در مورد مسئله ممنوعیت توسل به زور یا تهدید به آن صادر کرده است که از جمله آن ها می توان به قطعنامه ۱۹۴۷ راجعبه محکوم کردن هرگونه تبلیغات جنگی توسل به زور ، قطعنامه ۱۹۴۵ راجع به تقبیح تبلیغات علیه صلح ، قطعنامه ۱۹۴۵ ، که در آن مجمع عمومی از ملت ها خواست که از تهدید به زور و یا استعمال آن بر خلاف منشور خودداری کنند. قطعنامه مجموع عمومی سال ۱۹۷۲ که مجدداً از کشورها خواست تا از توسل به زور خوداری کنند، نام برد.[۱۴]
حال با توجه به عبارات بالا و مطمع نظر قرار دادن این نکته که در حال حاضر سند معتبر ممنوعیت توسل به زور منشور ملل متحد می باشد ، به بررسی معاهدات راجع به فضای ماورای جو و این که نظام حقوقی حاکم بر قاعده ی ممنوعیت توسل به زور در این محیط چگونه است می پردازیم. در مقدمه معاهده ی اصول حاکم بر فعالیت های کشورها در کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو از جمله ماه و دیگر اجرام سماوی معروف به معاهده فضا (۱۹۶۷) در خصوص دلایل انعقاد این معاهده این گونه آمده است که این معاهده با شناسایی منافع مشترک تمام بشریت در پیشبرد کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو برای اهداف مسالمت آمیز و درک متقابل و تقویت روابط دوستانه میان کشورها و ملت ها و با درنظر گرفتن قطعنامه شماره ۱۱۰(II) مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تاریخ ۳ نوامبر ۱۹۴۷ ، که تبلیغات به قصد یا محتمل به تحریک یا تشویق به هرگونه تهدید صلح ، نقض صلح یا عمل تجاوز را محکوم می کند و با توجه به این که قطعنامه مزبور در خصوص فضای ماورای جوی قابل اعمال است ، منعقد شده است.[۱۵] همچنین ماده ی سه این معاهده که عنوان می کند: « کشورهای طرف این معاهده فعالیت های کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو از جمله ماه و دیگر اجرام ساوی را مطابق با حقوق بین الملل از جمله منشور ملل متحد و در راستای حفظ صلح و امنیت بین الملل و تشویق همکاری و تفاهم بین المللی اجرا می نمایند.»[۱۶] نیز پاراگرف دوم ماده ی چهار، تحت عبارت « … تمام کشورهای عضو معاهده از ماه و دیگر اجرام سماوی تنها برای اهداف صلح جویانه باید استفاده کنند …» [۱۷]مشاهده می شود که معاهده فضا چه می شود که معاهده فضا چه در مقدمه ی خود که عنوان می کند قطعنامه ی مجمع عمومی شماره ۱۱۰ (II) مورخ ۱۹۴۷ که توسل به زور را ممنوع می کند شامل فضای ماورای جو می شود و نیز چه در مواد سه و پاراگراف دوم ماده چهار اهداف صلح جویانه را که در مقدمه منشور سازمان ملل متحد نیز آمده و هدف اصلی تاسیس سازمان ملل متحد می باشد را بدان اشاره کرده و دنبال می کند، در خصوص توسل به زور به منشور سازمان ملل متحد وقطعنامه های مجمع عمومی این سازمان ارجاع می دهد که در پی آن و همان طور که در عبارات اولیه اینبند بدان پرداخته شد برطبق منشور و قطعنامه های صادره از سوی مجمع عمومی بالاخص قطعنامه ۱۱۰ مورخ ۱۹۴۷ که مقدمه ی عهدنامه فضا نیز بدان اشاره می نماید توسل به زور یا تهدید به آن را در بند ۴ ماده ی ۲ خود و نیز قطعنامه های صادره از سوی ارکان خود دنبال می کند، پس نتیجه می شود برطبق معاهده فضا ، قاعده در مورد توسل به زور در محیط فضای ماورای جو قاعده ی ممنوعیت توسل به زور یا تهدید به آن می باشد در خصوص ممنوعیت توسل به زور در محیط فضای ماورای جو که یک منطقه ی میراث مشترک شناخته شده و تحت مالکیت و تملک هیچ شخص ، نهاد یا دولتی نمی باشد همچنین می توان به اعلامیه اصول حقوقی حاکم بر فعالیت های کشورها در کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو، قطعنامه ۱۹۶۲ (VVIII) مجمع عمومی به تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۹۶۳ اشاره کرد. این اعلامیه نیز در مقدمه ی خود آورده است که مجمع عمومی با یادآوری قطعنامه ۱۱۰(II) خود به تاریخ ۳ نوامبر ۱۹۴۷ راجع به ممنوعیت توسل به زور و با ذکر و توجه به این که این قطعنامه در خصوص فضا ماورای جو نیز قابل اعمال است و… اصول زیر را اعلام می دارد که یکی از این اصول یعنی اصل چهارم این اعلامیه ، اعلام می دارد که فعالیت های کشورها در کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو باید مطابق با حقوق بین الملل از جمله منشور مل متحد و در راستای حفظ صلح و امنیت بین المللی و تشویق همکاری و تفاهم بین المللی باشد و … . [۱۸] باز ملاحظه می شود که در این اعلامیه به قعطنامه ی ۱۱۰(II) مورخ ۱۹۴۷ اشاره شده که توسل به زور را ممنوع اعلام کرده و هم در اصل چهارم عنوان نموده که فعالیت ها در عرصه و محیط فضای ماورای جو باید مطابق با حقوق بین الملل از جمله منشور و در راستای حفظ صلح و امنیت بی المللی باشد. از آن جایی که قاعده ممنوعیت توسل به زور هم یک قاعده عرفی (آمره) و هم معاهده ای (بند ۴ ماده ۲ منشور) و در زمره ی قاعد حقوق بین الملل می باشد و نیز از آن جایی که در این اعلامیه (شماره ۱۹۶۲) که مربوط می شود به محیط فضای ماورای جو و فعالیت های انجام گرفته در آن، فعالیت ها باید مطابق با حقوق بین المللی و از آن جمله منشور باشد و ممنوعیت توسل به زور نیز در حقوق بین الملل عرفی و معاهده ای (بند ۴ ماده ۲ منشور) و نیز قطعنامه های مجمع عمومی من جمله قطعنامه شماره ۱۰ مورخ ۱۹۴۷ پذیرفته شده است ، جز حقوق بین الملل بوده و در نتیجه در محیط فضای ماورای جو حاکم و تحت نظام حقوقی بین الملل می باشد.
اعلامیه دیگری که می توان در این خصوص مطرح کرد « اعلامیه ی راجع به همکاری بین الملل در حوزه کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو به سود و به نفع همه کشورها، با توجه و یژه به نظام های کشورهای در حال توسعه» مورخ ۱۲ دسامبر ۱۹۹۶ می باشد که در پیوست این اعلامیه درپاراگراف دوم به این مطلب اشاره نموده است که «… همکاری بین المللی در حوزه کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو برای اهداف مسالمت آمیز باید برطبق مقررات حقوق بین الملل، از جمله منشور ملل متحد و معاهده ، راجع به اصول حاکم بر فعالیت کشورها در کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو از جمله ماه و دیگر اجرام سماوی، صورت گیرد…»[۱۹]
که با توجه به این عبارت این نکته متبادر به ذهن می شود که اولاً فعالیت ها در عرصه فضای ماورای جو باید برای اهداف مسالمت آمیز که صلح و امنیت بین المللی که هدف منشور سازمان ملل متحد چه در مقدمه و چه در بیان اصول حاکم بر آن در ماده دو آمده است ، باشد و ثانیاً اقدامات و فعالیت های صورت گرفته باشد برطبق مقررات حقوق بین المل من جمله منشور سازمان ملل متحد باشد که باز هم مشاهده می شود که همانند معاهده فضا و اعلامیه شماره ۱۹۶۲ صادره از سوی مجمع عمومی در خصوص مقررت حاکم در عرصه فضا ماورای جو دوباره به حقوق بین الملل و از آن جمله منشور ارجاع داده شده است که همانند موارد بالا دوباره با بررسی های انجام شده که به دلیل اطاله ی کلام و پرهیز از تکرار مطلب فوق الذکر قاعده ی ممنوعیت توسل به زور که از مقررات حقوق بین الملل حاکم در نظام کنونی می باشد در این حیط از نظام هستی نیز اجرا می شود.
مبحثسوم : ساز و کارهای بین المللی و چند جانبه
پیشرفت سریع تکنولوژی فضایی افق های تازه غیرقابل پیش بینی را در حقوق بین الملل گشود، به طوری که برخی از نویسندگان معتقد بودند که تکنولوژی ماهواره ها به قدری سریع توسعه یافته که به طور وسیعی تصمیم گیری های سیاسی بین الملی را تحت الشعاع قرار داده و اگر توجهی به این امر نشود حاکمیت ملی مورد تهدید واقع خواهد شد .
به دلیل این که دانش فضایی، علمی نوین و جدید بوده، حوزه های ناشناخته بسیاری در این رابطه وجود داشته و برای اکتشاف و دست یافتن به جنبه های تازه ای از آن مدت ها وقت باید صرف نمود واز طرفی چون جنبه های بشری استفاده از فضای ماورای جو و استفاده نظامی از آن بسیار به هم نزدیک است و از این وضعیت می تواند هر نوع سوء استفاده را نمود، تنها وسیله برای جلوگیری و کاهش هرگونه سوء استفاده و بروز خطرات ناشی از استفاده نظامی از فضای ماوراء جو و توسل به زور و سیر بهره برداری هایی که برای بشریت زیان آور هستند ، همکاری و هم فکری و تفاهم در زمینه تحقیقات فضایی، می باشد .[۲۰]
همکاری بین المللی و ضرورت آن همواره در اسناد بین المللی در رابطه با حقوق فضا و از آن جمله فضای ماورای جو تاکید شده و دولت ها و سازمان های بین المللی تشویق به این امر گردیده اند به طوری که در مقدمه معاهده فضای ماورای جو (۱۹۶۷) آمده است که « دول طرف این معاهده با تمایل به مشارکت در همکاری پر دامنه بین المللی در مورد جنبه های علمی و حتی حقوقی اکتشاف و استفاده از فضای ماورای جو برای مقاصد صلح جویانه و با قول این که وجود چنین همکاری موجبان تفاهم متقابل و تقویت مناسبات دوستانه بین دولت ها و ملل را فراهم خواهد ساخت، نسبت به مفاد معاهده موافقت نموده اند ، و در فراز آخر ماده ۱ همان معاهده آمده است که تحقیقات علمی در فضای ماورای جو من جمله ماه و سایر اجرام سماوی آزاد است و دول باید همکاری بین المللی را در این قبیل تحقیقات تسهیل و تشویق نمایند.»[۲۱]
در واقع ارتقای همکاری بین المللی دربین کشورها درزمینه فضای ماورای جو یکی از مهم ترین وسایل برای تامین صلح و امنیت بی المللی می باشد و پس از پایان جنگ سرد و کاهش تنش های ناشی از رسیدن به چنین هدفی تسهیل گردیده و کشورها اقدام به ، به رسمیت شناختن مزایای کار گروهی برای رسیدن به اهداف مشترک نمودند که بارز ترین نمونه آن در حال حاضر ایستگاه فضایی بین المللی[۲۲] بوده که بزرگ ترین پروژه همکاری، در حال حاضر می باشد .[۲۳]
گفتار اول: ساز و کارهای بین المللی در فضای ماورای جو
همکاری بین دولت ها در رابطه با موضوع فضا مدت ها ست آغاز شده ولی تمایلات اخیری در رابطه با موضوع توسعه مسابقه تسلیحاتی در فضای ماورای جو به وجود آمده موجب نگرانی عمیق جامعه بین المللی گردیده است و در حالی که نیاز مبرمی به همکاری در این رابطه احساس می شود زمینه های کمی از تلاش های بشری مشاهده می گردد. به هر حال فعالیت های فضایی نشان می دهد که چگونه کشورهای مختلف با وجود اختلافات فاحش در سیستم های سیاسی ، فرهنگی و میزان توسعه، می توانند در کنار هم برای منافع متقابل به همکاری بپردازند. در زمینه همکاری بین المللی ، سازمان ملل متحد مهم ترین و اصلی ترین نقشی را ایفا می نماید و از آغاز عصر فضا در دو حوزه معین استفاده صلح آمیز از فضای ماورای جو و جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی در فضا ماورای جو فعالیت های خود را دنبال می نماید.
یکی از شاخص ترین زمینه های همکاری بین المللی ارتقا و توسعه حقوق فضا می باشد که این امر بطور خاص توسط کمیته استفاده صلح آمیز از فضای ماورای جو مورد مطالعه قرار گرفته که حاصل آن ۵ سند مهم بین المللی در رابطه با حقوق فضا و قطعنامه ها و اعلامیه های مختلف در این زمینه می باشد. علاوه بر آن برگزاری سه کنفرانس سازمان ملل متحد در استفاده صلح آمیز از فضای ماورای جو در سال های ۱۹۶۸ ، ۱۹۸۲ ، ۱۹۹۹ کمک شایانی به همکاری بین المللی در استفاده از فضای ماورای جو برای اهداف صلح آمیز نموده است .[۲۴]
در چهارچوب ساز و کارهای چند جانبه جهانی دو سازمان دیگر نیز فعالیت گسترده ای در این زمینه دارند که عبارت انداز:سازمان ارتباطات ماهواره ای [۲۵] و سازمان بین المللی ماهواره ای دریایی.[۲۶]
[۱]. http://yaserziaee.blogfa.com/post.449.aspx 2011
[۲]تعیین دقیق حد فاصل میان قلمرو هوایی و فضا یک موضوع علمی و کاربردی است ولی آنچه که از نظر علم حقوق ارزش دارد، روشن شدن مشروعیت اعمال انجام شده و ابزارهای به کار رفته در جمع آوری اطلاعات گوناگون و کنترلهایی است که از فضا بر سرزمین های تحت حاکمیت دولت ها اعمال می شود و دقیقاً حاکمیت ها را محدود و متأثر می سازد. به نظر می رسد تنظیم کاربرد فناوری در فضا و نظارت بین المللی بر آثار آن برای جامعه بین المللی ارزش حقوقی فراوانی داشته باشد. مطلب طرح شده همسو با همکاری برای تحقق جامعه بین المللی و به دور از تعریف کلاسیک و جزمی مفهوم حاکمیت است.
[۳]Perigee: The point nearest the earth in the orbit of the moon or a satellite near the earth.
[۴]. http://shakuri.blogfa.com/post.29.aspx
[۵]Sui generis
[۶]. http://www.spacescience.ir/ShowPost.aspx?Post=0000138.2007
[۷].Philip Manin , Droit International Public , 1979 , Masson , p. 20
به نقل از موسی زاده، رضا ، مبانی حقوق بین الملل ، نشر میزان ، چاپ سوم ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۱۵
[۸].Lotus
[۹]. موسی زاده، رضا ، پیشین ، ص ۱۱۷
[۱۰].هیبت اله نژندی نش، پیشین، صص ۱۷ ، ۱۸، ۶۱ و ۸۶
[۱۱]. http://www.spacescience.ir/ShowPost.aspx?Post=0000138
[۱۲]. خسروی ، علی اکبر ، پیشین ، ص ۵۹٫۶۰
[۱۳].مقدمه منشور سازمان ملل متحد (۱۹۴۵)
[۱۴]. ضیایی بیگدلی ، محمدرضا ، حقوق جنگ ، انتشارات گنج دانش ، چاپ دوم ،۶ ۱۳۸ ، صص ۱۷ ،۱۸
[۱۵]نژادی منش ، .هیبت الله ، پیشین، ، ص ۱۷
[۱۶]. همان ، ص ۱۸
[۱۷]. همان ، ص ۱۸
[۱۸]. همان، صص ۶۰ و ۶۱
[۱۹].همان ، صص ۸۲ و ۸۳
[۲۰].http://entesharat.atu.ac.ir/fa/contents/hoghogh/%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82.html
[۲۱].همان ، ص ۱۷
[۲۲].International space Station
[۲۳].Draft Report of the Third United nations conference on the Exploration and Peaceful Uses of Outer space UN, DOC,A, Conf , 184 A/Conf .184 / 3 (16 APN/1999), Page: 7
[۲۴].http://khouzestanbar.ir/sama.portal/index.php?Quotes/ViewQuote/id/514
[۲۵].International Telecommunication Sattellite Organization.
[۲۶]. International Maritime Sattellite Organization.